تغیر مسیر یافته از - المعجم المفصل فی الإعراب
زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
 

المعجم المفصل فی الإعراب (کتاب)





«المعجم المفصل فی الإعراب» دائرة المعارف قواعد و زبان عربی می‌باشد که به قلمی شیوا و بیانی رسا، توسط طاهر یوسف الخطیب به رشته تحریر درآمده است.


۱ - معرفی اجمالی‌



«المعجم المفصل فی الإعراب» دائرة المعارف قواعد و زبان عربی می‌باشد که به قلمی شیوا و بیانی رسا، توسط طاهر یوسف الخطیب به رشته تحریر درآمده و تصحیح و ویرایش آن نیز برعهده إمیل یعقوب بوده است.

این کتاب به زبان عربی و در یک جلد نگاشته شده و به‌وسیله انتشارات دارالکتب العلمیه بیروت در سال (۲۰۰۷ م) به چاپ رسیده است.
[۱] المعجم المفصل فی الإعراب، طاهر یوسف الخطیب، متن کتاب.


۲ - ساختار



روش نویسنده در تألیف کتاب، روشی است الفبایی. بدین معنی که وی در ابتدا، اولین حرف الفبایی هر باب را آورده و سپس حروف دیگری را که بعد از این حرف آمده و یک کلمه مجزا و مستقل تشکیل داده‌اند، نوشته است. از این‌رو، می‌توان ادعا نمود که در کتاب حاضر، بسیاری از معانی واژه‌گان سخت و دشوار زبان عربی که از لحاظ إعرابی دارای وجوه مختلفی هستند، گنجانده شده است که برای دانش‌پژوهان و فعالان عرصه ادبیات و زبان عربی سودمند و آموزنده می‌باشد.
[۲] المعجم المفصل فی الإعراب، طاهر یوسف الخطیب، متن کتاب.


تجزیه و ترکیب بسیاری از جملاتی که نویسنده از آن‌ها به عنوان شاهد مثال استفاده کرده و همچنین تجزیه و ترکیب سوره مبارکه (حمد) و بیست و پنج آیه از آیات سوره بقره، از ویژگی‌های کتاب به‌شمار می‌آید که برای کاربردی نمودن قواعد زبان و ادبیات عربی و همچنین تقویت بنیه علمی دانش‌پژوهان، مفید می‌باشد.

۳ - گزارش محتوا



نویسنده مطالب را با حرف همزه آغاز کرده و آن را دارای معانی متعددی معرفی نموده است که به ترتیب عبارتند از:
[۳] المعجم المفصل فی الإعراب، طاهر یوسف الخطیب، متن کتاب.


۳.۱ - حرف همزه



۱- همزه تسویه:که بعد از کلمه (سواء) در جمله می‌آید و لازم است که بعد از آن حرف (أم) آورده شود تا در جمله، تعادل (بین حالت قبل و بعد از همزه) ایجاد گردد. جمله‌ای که در آن همزه تسویه آمده است نیز قابل تأویل به مصدر می‌باشد، همانند آیه شریفه: (سواء علینا أجزعنا أم صَبَرنا ما لنا من محیصٍ) که تأویل مصدر آن، جمله:سواء علینا جزُعُنا أو صَبرُنا است.
۲- همزه استفهام.
۳- همزه نداء.
۴- همزه أصل و آن همزه‌ای است که جزو اصل کلمه است همانند: (أخ، أب).
۵- همزه قطع.
۶- همزه وصل.

۳.۲ - حرف الف


حرف (الف): این حرف نیز دارای چند معنی می‌باشد:
[۴] المعجم المفصل فی الإعراب، طاهر یوسف الخطیب، متن کتاب.


۱- ضمیر رفع، همانند: ((المعلمانِ یُدربانِ التلامیذَ)).
۲- علامت رفع در اسم مثنی.
۳- علامت نصب در اسماء ستة.
۴- حرفی که محلی از اعراب ندارد، که در چند مورد است:

أ:در اسمی که تنوین نصب دارد، همانند: (شاهدتُ سمیرا).
ب:در اسمی که الف آن باید اشباع گردد.
ج:بدل از نون تاکید، همانند: (و لیکونا من الصاغرین).
د:ندبه، همانند: (وا محمداه صلی علیک ملیکُ السماء..).
و:نداء، همانند: (یا أبتا).

- آبَ:فعلی است ماضی به معنی (عادَ:برگشتن)، همانند:آبَ المهاجرُ من الغُربة.
- آخِر:که بر سه حالت می‌آید:

۱- حال و منصوب به فتحه، همانند:جاء زید فی الترتیبِ آخِرا.
۲- ظرف زمان و منصوب به فتحه، همانند:زُرتُ المعلمَ آخِرَ النهارِ.
۳- با توجه به موقعیت آن در جمله، معرب می‌شود. همانند:انطلقَ الآخِرُ.

- آنئذٍ:لفظی است مرکب از (آن) و (إذ). همانند:رَن الجرَسُ و کنتُ آنئذٍ فی غُرفة المُطالعة.
- أبابیل:اسم جمعی است که مفرد ندارد، و اعراب آن همانند اسامی غیر منصرف می‌باشد، و بر وزن صیغه منتهی‌الجموع آمده است همان‌گونه که در سوره فیل می‌فرماید: (و أرسَلَ علیهم طیرا أبابیلَ).

۳.۳ - حرف باء


باب (الباء):
- ب:دومین حرف از حروف الفبا است که دارای سه حالت است:
[۵] المعجم المفصل فی الإعراب، طاهر یوسف الخطیب، متن کتاب.


۳.۳.۱ - حالت اول: حرف جر


حرف جر که اسم ظاهر و ضمیر را مجرور نموده و بر چند معنی می‌آید:
۱- تعدیه، که در بیشتر مواقع فعل قاصر را متعدی می‌کند.
۲- مصاحبه.
۳- تبعیض. همانند: (عینا یشربُ بها المقربون).
۴- استعلاء.
۵- استعانه.
۶- بدل یا مقابله، همانند: (اشتریتُ الثوب بمأتی دینار).
۷- الصاق. که خود بر دو نوع است:۱- حقیقی. ۲- مجازی.
۸- سببیت.
۹- ظرفیت.
۱۰- تفدیه. همچون: (بأبی أنت و أمی یا حسین).
۱۱- قَسَم.

۳.۳.۲ - حالت دوم: حرف جر زائد


حرف جر زائد که غالبا برای تاکید مورد استعمال قرار می‌گیرد. از جمله موارد استعمال آن، موارد ذیل است:
۱- مبتدا. همانند: (بحسبک النجاحُ).
۲- فاعل(کفی)، همچون: (و کفی بربک هادیا و نصیرا).
۳- مفعول به.
۴- خبر (لیس).
۵- خبر (کان) که مسبوق به نفی بوده است.
۶- خبر (ما)ی حجازیه عامل، مانند:ما الطقسُ بِمُمطر.
۷- فاعل صیغه تعجب.
۸- بعد از ادوات تأکید.

۳.۳.۳ - حالت سوم: حرف جر در قسم)


مهم‌ترین خصوصیت حرف (باء) این است که برای سوگند و قسم مورد استعمال قرار گیرد، و دارای ویژگی‌های دیگری نیز می‌باشد که عبارتند از:

۱- وارد شدن بر ضمیر، همانند: (بِکُم لأدرُسن).
۲- جواز حذف (باء) و باقی ماندن مقسم به، همچون: (اللهِ لأستقبلنک).
۳- جواز ورود مقسم به همراه آن به هنگام ترحم و جلب عطوفت دیگران، همانند: (بالله أنقذنی).

روش نویسنده در سایر بخش‌های کتاب نیز بر همین منوال بوده و با دقت خاصی، موضوع کتاب را ادامه داده است.
[۶] المعجم المفصل فی الإعراب، طاهر یوسف الخطیب، متن کتاب.


نویسنده مقاله: سید منتظر موسوی.

۴ - پانویس


 
۱. المعجم المفصل فی الإعراب، طاهر یوسف الخطیب، متن کتاب.
۲. المعجم المفصل فی الإعراب، طاهر یوسف الخطیب، متن کتاب.
۳. المعجم المفصل فی الإعراب، طاهر یوسف الخطیب، متن کتاب.
۴. المعجم المفصل فی الإعراب، طاهر یوسف الخطیب، متن کتاب.
۵. المعجم المفصل فی الإعراب، طاهر یوسف الخطیب، متن کتاب.
۶. المعجم المفصل فی الإعراب، طاهر یوسف الخطیب، متن کتاب.


۵ - منبع



نرم‌افزار ادبيات عرب، مرکز تحقيقات کامپيوتری علوم اسلامی.



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.